» » » » مقدمه‌اي‌ بر ترجمه‌ قرآن‌ و قرآنهاي‌ مترجم‌
عنوان
موضوع

ترجمه قرآن

نام دانشجو

حسين‌ حائري‌ كرماني‌

نام دانشگاه

زبان

فارسی

دانلود

مقدمه‌اي‌ بر ترجمه‌ قرآن‌ و قرآنهاي‌ مترجم‌

حسين‌ حائري‌ كرماني‌


كلام‌ الله‌ مجيد؛ آخرين‌ كتاب‌ آسماني‌، منشوري‌ جاوداني‌ و برنامه‌اي‌ متعالي‌ از مكتبي‌ انسان‌ ساز است‌ كه‌ بر حضرت‌ محمد (ع‌) پيامبر رحمت‌: «و ما ارسلناك‌ الا رحمة‌ للعالمين‌» ـ الانبياء 107/.
آخرين‌ پيام‌ آوران‌: «ما كان‌ محمد ابا احد من‌ رجالكم‌ و لكن‌ رسول‌ الله‌ و خاتم‌ النبيين‌» ـ الاحزاب‌ / 40.
براي‌ جهانيان‌:«ان‌ هو الا ذكر للعالمين‌» ـ ص‌ / 87.
همه‌ مردم‌: «انا انزلنا عليك‌ الكتاب‌ للناس‌ بالحق‌» ـ الزمر/ 41.
همه‌ زمانها: «لايأتيه‌ الباطل‌ من‌ بين‌ يديه‌ و لا من‌ خلفه‌ تنزيل‌ من‌ حكيم‌ حميد» ـ فصلت‌ / 42.
در راستي‌ و عدالت‌ در حد كمال‌ و لا يتغير:«و تمت‌ كلمة‌ ربك‌ صدقاً وعدلا لامبدل‌ لكلماته‌ و هو السميع‌ العليم‌» ـ الانعام‌ / 115.
و در كنف‌ الطاف‌ الهي‌ حفظ‌ خواهد شد: «انا نحن‌ نزلنا الذكر و انا له‌ لحافظون‌» ـ الحجر/ 9، نازل‌ شده‌ است‌.
حضرت‌ رسول‌ اكرم‌ (ع‌) در انجام‌ رسالت‌ بزرگ‌ و مأموريت‌ خطير، دورانهاي‌ گوناگون‌ و دشواري‌ را با بردباري‌ و استقامت‌ بي‌ مانند سپري‌ فرمود تا با تأييدات‌ الهي‌ بسياري‌ از مشكلات‌ و موانع‌ بر طرف‌ شد و به‌ پيروزيهاي‌ بزرگي‌ نايل‌ آمد و آيين‌ مقدس‌ در اغلب‌ نقاط‌ شبه‌ جزيره‌ عربستان‌ استقرار يافت‌ و موجب‌ گرايش‌ و گروش‌ گروه‌ گروه‌ افرادي‌ گرديد كه‌ با حقايق‌ دين‌ مبين‌ آشنا مي‌شدند و با رغبت‌ تمام‌ اسلام‌ مي‌آوردند. آن‌ بزرگوار در نخستين‌ روز محرم‌ سال‌ هفتم‌ هجري‌ با اعزام‌ سفيران‌ و ارسال‌ نامه‌ها براي‌ زمامداران‌ ايران‌، روم‌، مصر، حبشه‌، غسان‌، شام‌ و يمامه‌(1)، دعوت‌ جهاني‌ به‌ توحيد و اسلام‌ را آغاز فرمود. اين‌ برنامه‌ متعاقبا به‌ همه‌ پيشوايان‌، فرقه‌ها، مذهبها و ملتها تا نزديك‌ چهل‌ مورد ادامه‌ يافت‌. اغلب‌ فرستادگان‌ افرادي‌ بودند كه‌ با زبان‌ مردم‌ آن‌ سرزمينها آشنا بودند، با گسترش‌ روزافزون‌ اسلام‌ و گروش‌ افرادي‌ كه‌ با زبان‌ وحي‌ آشنا نبودند، ضرورت‌ درك‌ مفاهيم‌ آيات‌ و فراگيري‌ احكام‌ لزوم‌ ترجمه‌ را محرز مي‌ساخت‌؛ صحابي‌ خاص‌ سلمان‌ فارسي‌(2) نخستين‌ كسي‌ است‌ كه‌ با اجازت‌ پيامبر اكرم‌(ص‌) بدين‌ مهم‌ پرداخت‌. انجام‌ اين‌ امر از جهات‌ گوناگون‌ كاري‌ بس‌ خطير و مشكل‌ مي‌نمود، وحي‌ الهي‌ است‌ در اوج‌ اعجاز و نهايت‌ ايجاز قرار دارد، در حد اعلاي‌ فخامت‌، فصاحت‌ و بلاغت‌ مي‌باشد در زباني‌ است‌ كه‌ به‌ آن‌ وحي‌ نازل‌ شده‌ است‌، داراي‌ فسحت‌ و وسعت‌ بي‌ همانندي‌ است‌؛ كلام‌ خالق‌ متعال‌ است‌، باز گفتن‌ آن‌ به‌ زبان‌ مخلوق‌ امري‌ است‌ بس‌ دشوار، تفاوت‌ از زمين‌ تا آسمان‌ است‌، برگرداندن‌ آن‌ براي‌ هيچ‌ كس‌ در هيچ‌ مكاني‌ و هيچ‌ دوراني‌ آن‌ گونه‌ كه‌ بايد و شايد مقدور و ميسر نبوده‌ است‌، مروري‌ بر ترجمه‌هاي‌ موجود از هر زمان‌ در هر لهجه‌ و زبان‌ بهترين‌ گواه‌ اين‌ مدعاست‌، كساني‌ كه‌ با ايمان‌ و اخلاص‌ بدين‌ مهم‌ پرداخته‌اند با تمام‌ وجود به‌ عجز و ناتواني‌ خويش‌ اذعان‌ كرده‌اند. افرادي‌ كه‌ دست‌ به‌ كار ترجمه‌ قرآن‌ مي‌زنند بايد:
1ـ در زبان‌ عرب‌ تبحر كامل‌ داشته‌ باشند.
2ـ صرف‌ و نحو و رمز و راز دقيق‌ آنها را در تمام‌ موارد به‌ خوبي‌ بشناسند و بدانند.
3ـ با اصطلاحها و تعابير خاص‌ و قواعد و قوانين‌ معاني‌ و بيان‌ آشنا باشند.
4ـ تفسيرهاي‌ معتبر را بخوبي‌ بشناسند و نحوه‌ مراجعه‌ و ارتباط‌ و تبادل‌ نظر با اهل‌ فن‌ را بدانند.
5ـ با معارف‌ ديني‌ و مفاهيم‌ عقيدتي‌، فقهي‌، احكام‌، احاديث‌ و اخبار موثق‌ به‌ خوبي‌ آشنا باشند.
6ـ به‌ سوابق‌ تاريخي‌ و منطقه‌ جغرافيايي‌ اديان‌ و پيامبران‌ پيشين‌ و دوران‌ اوليه‌ اسلام‌ آگاهي‌ دقيق‌ داشته‌ باشند.
7ـ در همه‌ موارد با نهايت‌ احتياط‌ امانت‌ را رعايت‌ كنند.
8ـ در بيان‌ عبارات‌ با به‌ كار بردن‌ واژه‌هاي‌ مناسب‌ در ساختاري‌ جالب‌ عظمت‌ و شكوه‌ اصل‌ را حفظ‌ كنند تا جمله‌ها مبهم‌ و سست‌ و بي‌ روح‌ جلوه‌ نكند.
9ـ داراي‌ هدفي‌ عالي‌ و مقدس‌ باشند، بكوشند تا با اهتمام‌ تمام‌ مفاهيم‌ آيات‌ الهي‌ را به‌ نيكوترين‌ وجه‌ به‌ ديگران‌ ابلاغ‌ نمايند و افرادي‌ را كه‌ در بي‌ خبري‌ به‌ سر مي‌برند آگاهي‌ بخشند.
10ـ مفاهيم‌ عاليه‌ آيات‌ را به‌ خوبي‌ درك‌ كنند و بتوانند در جمله‌ هايي‌ شيوا با رعايت‌ همه‌ اصول‌ و قوانين‌ به‌ گونه‌اي‌ بازگو كنند كه‌ هيچ‌ اشكال‌ و ابهامي‌ براي‌ خواننده‌ پيش‌ نيايد و به‌ آساني‌ و راحتي‌ به‌ معنا و مقصود پي‌ ببرد.
11ـ از به‌ كار بردن‌ كلمه‌ها و لغتهاي‌ نامتناسب‌ و نامأنوس‌ بپرهيزند.
12ـ به‌ همه‌ نكات‌ و قواعد دستوري‌ و نگارشي‌ زبان‌ ترجمه‌ كاملاً اگاه‌ باشند.
13ـ در پرداختن‌ جمله‌ها؛ استعداد، ذوق‌ و ابتكار داشته‌ باشند تا عبارات‌ سنجيده‌، روان‌، روشن‌، رسا و شيوا باشند.
14ـ احاطه‌ كامل‌ به‌ معاني‌ لغات‌ در هر دو زبان‌ داشته‌ باشند تا در آوردن‌ معادل‌ واژه‌ها در جاي‌ خود درنمانند.
15ـ از اظهار فضل‌ و آوردن‌ واژه‌ها و اصطلاحهايي‌ كه‌ جنبه‌ تخصصي‌ و فني‌ دارد و جز معدودي‌ اهل‌ فن‌ در نمي‌يابند خودداري‌ كنند.
16ـ از آميختن‌ هر كلمه‌ يا جمله‌ توضيحي‌ يا تفسيري‌ با اصل‌ كلمه‌ خودداري‌ كنند و در صورت‌ لزوم‌ به‌ نحوي‌ مشخص‌ سازندتا خواننده‌ افزوده‌ها را بشناسد.
17ـ آن‌ جا كه‌ ضرورت‌ ايجاب‌ كند موارد توجيهي‌ كلمه‌اي‌ را در پرانتز، توضيحات‌ كوتاه‌ و مختصر را در پايين‌ صفحه‌ و مسائل‌ تفسيري‌ و تاريخي‌ لازم‌ را در پايان‌ به‌ طور مشخص‌ و متقن‌ با شماره‌ درج‌ كنند تا نكته‌ و مطلبي‌ مبهم‌ و ناگفته‌ نماند و حجت‌ تمام‌ شود و راه‌ بر تفسير و تأويلهاي‌ بي‌ اساس‌ مغرضانه‌، و منحرف‌ كننده‌ بسته‌ شود.
18ـ از ترجمه‌ «الله‌» خودداري‌ شود همه‌ جا و در هر مورد عيناً درج‌ نمايند و توجه‌ داشته‌ باشند كه‌ «الله‌» نام‌ متعالي‌ خاص‌ حق‌ تعالي‌ و اسم‌ اعظم‌ الهي‌ است‌ شايسته‌ و سزاوار نيست‌ كه‌ در هيچ‌ جا و هيچ‌ زبان‌ و لهجه‌اي‌ كلمه‌اي‌ ديگر را كه‌ در موارد مختلف‌ به‌ كار رفته‌ است‌ به‌ جاي‌ آن‌ قرار دهند ـ هدف‌ اصلي‌، ابلاغ‌، القا، تذكار و تكرار اين‌ كلمه‌ مقدس‌ است‌.
همه‌ ترجمه‌ هايي‌ كه‌ در زمان‌ و در هر جا به‌ هر زبان‌ و لهجه‌اي‌ صورت‌ گرفته‌ ناصواب‌ و نابجاست‌ و همه‌ داراي‌ معنا و مفهومي‌ عام‌ از رب‌ النوع‌ يا معبودي‌ مي‌باشند و در بسياري‌ موارد به‌ صورت‌ جمع‌ يا مركب‌ آمده‌اند.
بايد كوشيد تا اين‌ اشتباه‌ تكرار نشود و ادامه‌ نيابد. در مواردي‌ فقط‌ مي‌توان‌ از كلمه‌هاي‌: آفريدگار، آفريننده‌ و پروردگار كه‌ دلالت‌ بر ذات‌ اقدس‌ باريتعالي‌ دارد استفاده‌ كرد در زبان‌ فارسي‌ كه‌ از ابتدا بدان‌ توجه‌ نشده‌ به‌ «خدا» ترجمه‌ كرده‌اند و حال‌ آن‌ كه‌ اين‌ كلمه‌ در موارد گوناگون‌ به‌ صورتهاي‌ مختلف‌ وجود دارد:
1- به‌ صورت‌ جمع‌: خدايان‌، خداوندان‌ ـ خداوندگاران‌ ـ 2- در اول‌ كلمه‌ مركب‌: خداينامه‌ - خدايگان‌ 3- در آخر كلمه‌ مركب‌: خانه‌ خدا، ده‌ خدا، ناوخدا، دژخدا، كابل‌ خدا، توران‌ خدا، كشور خدا ـ زابل‌ خدا (3)...كه‌ هيچ‌ كدام‌ ربطي‌ به‌ اسم‌ جلاله‌ «الله‌» ندارد.
19ـ از ترجمه‌ و تغيير اسامي‌ خاص‌، اسامي‌ سوره‌ها، اعلام‌ و اصطلاحها خودداري‌ كنند و در مواردي‌ كه‌ لازم‌ باشد در پايين‌ صفحه‌ يا در پايين‌ توضيح‌ دهند.

لزوم‌ و اهميت‌ ترجمه‌

قرآن‌ مجيد كلام‌ الهي‌ است‌ آفريدگار متعال‌ با بندگان‌ سخن‌ مي‌گويد، طرف‌ خطاب‌ بندگان‌ مي‌باشند قرنها مي‌گذرد كه‌ قرآن‌ در برابر مسلمانها قرار دارد با آن‌ محشورند، از آن‌ تبرك‌ مي‌جويند، بر سر و ديده‌ مي‌گذارند، در سينه‌ و در آغوش‌ دارند، خانه‌ و كاشانه‌ هيچ‌ مسلماني‌ نيست‌ كه‌ قرآنهاي‌ متعدد در اندازه‌هاي‌ گوناگون‌ در آن‌ وجود نداشته‌ باشد، در خلوت‌ و جلوت‌ همدم‌، و در حضر و سفر همراه‌ است‌ از بدو تولد تا آخرين‌ لحظه‌هاي‌ حيات‌ آياتش‌ در گوش‌ همگان‌ طنين‌ انداز است‌، اما متأسفانه‌ با اين‌ همه‌ اغلب‌ سخت‌ با آن‌ بيگانه‌ و بسيار از آن‌ دور و مهجورند، جلسه‌هاي‌ فراوان‌ تلاوت‌ قرآن‌، در مساجد و خانه‌ها همه‌ هفته‌ و در ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ روزها و شبها بر قرار است‌، براي‌ درست‌ خواندن‌ و رعايت‌ نكات‌ دقيق‌ تجويد، ترتيل‌ و حفظ‌ آيه‌هاي‌ كريمه‌ كوشش‌ بسيار صورت‌ مي‌گيرد ولي‌ كمتر به‌ درك‌ و فهم‌ معنا و مفهوم‌ آنها توجه‌ دارند، بهترين‌ دليل‌ بر اين‌ مدعا، آن‌ است‌ كه‌ بسياري‌ از آيه‌ها دلالت‌ بر امر صريح‌ يا نهي‌ اكيد دارد، يا نويد به‌ بهشت‌ و نعمتهاي‌ آن‌ است‌، يا وعيد از دوزخ‌ و عقوبتهاي‌ آن‌ يا بيان‌ قيامت‌ و كتاب‌ و حساب‌ و سنجش‌ و اعمال‌ است‌ كه‌ با آب‌ و تاب‌ تلاوت‌ مي‌شود و كوچكترين‌ اثري‌ از تنبه‌ و انفعال‌ در حاضران‌ مشاهده‌ نمي‌شود، بلكه‌ اغلب‌ تحت‌ تأثير آهنگ‌ موزون‌ و آواي‌ دلنشين‌ تلاوت‌كننده‌ قرار مي‌گيرند و نظاره‌ گر رخسارخواننده‌ و شنونده‌ كلام‌ الهي‌ مي‌باشند، احساس‌ لذت‌ و انبساط‌ خاطر مي‌نمايند و بي‌ اختيار احسنت‌، احسنت‌ مي‌گويند و البته‌ در نهايت‌ بي‌ خبري‌ از معنا و مفهوم‌ و مدلول‌ آيه‌ها. براي‌ مثال‌ سوره‌ مباركه‌ تكوير كه‌ توسط‌ يكي‌ از قراء معروف‌ با سبك‌ و لحني‌ خاص‌ قرائت‌ شده‌ و بر روي‌ نوار ضبط‌ كرده‌اند مورد علاقه‌ بسيار نوجوانان‌ مي‌باشد، آن‌ را با همين‌ شيوه‌ مكرر مي‌خوانند و مورد تحسين‌ واقع‌ مي‌شوند. به‌ نظر مي‌رسد كه‌ خواننده‌ها و شنونده‌ها به‌ معنا و مفهوم‌ و مدلول‌ آيه‌ها توجه‌ ندارند و از آن‌ بي‌ خبرند و حال‌ آن‌ كه‌ اين‌ سوره‌ مباركه‌ كه‌ نمايانگر صحنه‌ قيامت‌ و عرصات‌ محشر است‌ اگر صاحبدلي‌ آگاه‌ حضور داشته‌ باشد، و توجه‌ كند و معنا مفهوم‌ آن‌ را دريابد اين‌ چنين‌ بي‌ اعتنا نمي‌ماند چنان‌ كه‌ بوده‌اند اشخاصي‌ چون‌ عكرمه‌ (4) كه‌: «هنگامي‌ كه‌ مصحف‌ را گشودي‌ با تكرار جمله‌ «هذا كلام‌ ربي‌» بيهوش‌ و مدهوش‌ شدي‌» يا فضيل‌ بن‌ عياض‌(5) كه‌ با شنيدن‌: «الم‌ يأن‌ للذين‌ امنوا ان‌ تخشع‌ قلوبهم‌ لذكر الله‌.»،(حديد/ 16) از راهي‌ كه‌ در تباهكاري‌ و هوسراني‌ پيش‌ گرفته‌ بود روي‌ گردانيد و در مسير صواب‌ و صلاح‌ قرار گرفت‌ و آن‌ چنان‌ پيش‌ رفت‌ كه‌ در زمره‌ عرفا و اوليا در آمد و فرزندي‌ پرورد به‌ نام‌ علي‌(6) كه‌ در مسجدالحرام‌ از شنيدن‌ «وتري‌ المجرمين‌ يومئذ مقرنين‌ في‌ الاصفاد، سرابيلهم‌ من‌ قطران‌ و تغشي‌ وجوههم‌ النار»(ابراهيم‌/ 50) از خوف‌ در دم‌ جان‌ بداد ـ بايد انديشيد كه‌ اين‌ اختلاف‌ ميان‌ دو گروه‌ از كجا ايجاد مي‌شود ـ بي‌ ترديد يكي‌ از آنها بي‌ توجهي‌ به‌ عظمت‌ كلام‌ الهي‌ و شناخت‌ متكلم‌ است‌ ديگر نداشتن‌ حضور قلب‌، تدبر، تفكر و درك‌ و فهم‌ مسائل‌ و موارد. بايد از هر چه‌ مانع‌ فهم‌ و درك‌ است‌ دوري‌ جست‌ و در همه‌ احوال‌ خود را مخاطب‌ دانست‌ و اوامر را اطاعت‌ كرد و از نواهي‌ احتراز نمود از مسائل‌ پندآموز پند گرفت‌، تا در روح‌ و جسم‌ اثر گذارد، و بي‌ اعتنا باقي‌ نماند. لازم‌ است‌ افكار، عقايد و اعمال‌ خود را در موارد گوناگون‌ سنجيد و ارزيابي‌ كرد تا دانست‌ در چه‌ حال‌ و چه‌ مرحله‌ بايد كارهايي‌ كرد كه‌ به‌ آن‌ امر شده‌ يا پرهيز كرد از آنچه‌ كه‌ مورد نهي‌ قرار گرفته‌ است‌ و موارد و مسائل‌ فراوان‌ ديگر. و در هر حال‌ مهمتر و لازمتر از هر چيز دريافت‌ مفهوم‌ كلام‌ الهي‌ است‌، كساني‌ كه‌ آشنايي‌ به‌ زبان‌ وحي‌ ندارند بايستي‌ دسترسي‌ به‌ ترجمه‌اي‌ جامع‌ و كامل‌ پيدا كنند تا ضمن‌ برخورداري‌ از تلاوت‌ آيه‌ها آن‌ گونه‌ كه‌ لازم‌ است‌ و بايد به‌ معنا و مفهوم‌ آنها پي‌ ببرند و به‌ وظايف‌ مسلماني‌ خويش‌ آن‌ چنان‌ كه‌ سزاوار است‌ آشنا شوند و عمل‌ كنند ؛ به‌ همين‌ سبب‌ تعليم‌ و تعلم‌ در هر حال‌ و در هر زماني‌ بر هر فرد مسلمان‌ فرض‌ و واجب‌ شمرده‌ شده‌ است‌ به‌ ناچار براي‌ درك‌ معنا و مقصود دانستن‌ ترجمه‌ آيه‌ها ضرورت‌ پيدا كرد، دانشمندان‌ هر محل‌ بدين‌ مهم‌ پرداختند و خطاطان‌ به‌ صورتهاي‌ مختلف‌ آنها را ثبت‌ و ضبط‌ كردند. متأسفانه‌ بسياري‌ از آنها در اثر عوامل‌ گوناگون‌ از بين‌ رفته‌ است‌ و مقداري‌ از آنها به‌ طور معجزه‌ آسايي‌ در گنجينه‌اي‌ گرانقدر در حريم‌ حرم‌ مطهر حضرت‌ امام‌ رضا عليه‌ آلاف‌ التحية‌ والثناء از دستبرد حوادث‌ و آفات‌ مصون‌ مانده‌ است‌ كه‌ اثري‌ ارزشمند به‌ نام‌ «فرهنگنامه‌ قرآني‌» بر اساس‌ 142 نسخه‌ خطي‌ قديم‌ برابرهاي‌ فارسي‌ با واژه‌هاي‌ كهن‌ در گروه‌ فرهنگ‌ و ادب‌ بنياد پژوهشهاي‌ اسلامي‌ تدوين‌ و منتشر شده‌ است‌، اين‌ اثر بهترين‌ نمونه‌ و نمايانگر گسترش‌ آيين‌ مقدس‌ اسلام‌ و رسوخ‌ و نفوذ كلام‌ الهي‌ در شرق‌ دنياي‌ اسلام‌ مي‌باشد.
از ابتدا ترجمه‌ها در زير آيه‌ها كلمه‌ به‌ كلمه‌ درج‌ مي‌شود كه‌ در بعضي‌ موارد براي‌ خواننده‌ كارساز و كافي‌ به‌ نظر نمي‌رسيد. در نيم‌ قرن‌ اخير ترجمه‌ها از زير آيه‌ها بيرون‌ آمد و در صفحه‌ مقابل‌ قرار گرفت‌ كه‌ بعضي‌ از آنها توأم‌ با توضيح‌ و تفسير به‌ صورتهاي‌ گوناگون‌ براساس‌ برداشت‌ و سليقه‌ و ذوق‌ و دانستنيهاي‌ مترجم‌ تدوين‌ شده‌ است‌، بيشتر آنهاكاري‌ فردي‌ و معدودي‌ جمعي‌ مي‌باشد، ناشران‌ به‌ انتشار آنها همت‌ گماشته‌ و سود برده‌اند.
در سالهاي‌ اخير موجباتي‌ پيش‌ آمده‌ تا ترجمه‌ها مورد نقد و بررسي‌ و ارزيابي‌ قرار گيرد كه‌ امري‌ مطلوب‌ و مفيد است‌، اين‌ نقد و بررسي‌ معارضات‌ و مشاجرات‌ قلمي‌ جالب‌ و اساسي‌ ايجاد كرد. مروري‌ بر نقدهاي‌ موجود محقق‌ ساخت‌ كه‌ كارترجمه‌ قرآن‌ كار هر كس‌ و يك‌ تن‌ نيست‌ هر چند داراي‌ سوابق‌ ممتد، احاطه‌ كافي‌ و دقت‌ و مهارت‌ باشد.
جا به‌ جا كردن‌ و برگرداندن‌ ثقل‌ اكبر كار هر پهلوان‌ هر چند به‌ خيال‌ خود نيرومند و توانا باشد نخواهد يود. تجربه‌ نيز نشان‌ داده‌ كه‌ كار دستجمعي‌ هم‌ آن‌ گونه‌ كه‌ بايد و شايد موفق‌ نبوده‌ است‌ چون‌ در اين‌ مقال‌ مجال‌ نقل‌ اظهار نظرها و نقد و بررسيها نيست‌ علاقه‌مندان‌ مي‌توانند به‌ مندرجات‌ آثار محققانه‌ قرآن‌ پژوهي‌ و مجله‌هاي‌: نشر دانش‌ سال‌ سوم‌ شماره‌(3)، مترجم‌ سال‌ اول‌ شماره‌ 1 و سال‌ دوم‌ شماره‌هاي‌ 5 و 6 و سال‌ سوم‌ شماره‌هاي‌ 10،11 و 12 و بينات‌ سال‌ اول‌ شماره‌ 3 مراجعه‌ نمايند.
در اين‌ جا براي‌ نمونه‌ قسمتي‌ از مقدمه‌ اثري‌ كه‌ ترجمه‌اي‌ تفسيري‌ است‌ و در سال‌ 1369 منتشر شده‌ است‌ نقل‌ مي‌شود:
«با مراجعه‌ به‌ تفسيرها و ترجمه‌ها مي‌بينيم‌ كه‌ برخي‌ آيات‌ قرآن‌ از نظر معنا و مفهوم‌ آن‌ روشن‌ نيست‌ و دانشمندان‌ اسلامي‌ در فهم‌ آنها به‌ اختلاف‌ و پراكندگي‌ سخن‌ گفته‌اند پذيرفتن‌ اين‌ پراكندگي‌ و اختلاف‌ بي‌ آن‌ كه‌ به‌ حل‌ آن‌ موفق‌ شده‌ باشند، به‌ منزله‌ آن‌ است‌ كه‌ در بلاغت‌ قرآن‌ ترديد كرده‌ باشند، در حالي‌ كه‌ بلاغت‌ قرآن‌ قابل‌ ترديد نخواهد بود و اين‌ اختلاف‌ و پراكنده‌ گويي‌ از كمي‌ تدبر و تحقيق‌ صحابه‌ و تابعين‌ صدر اول‌ ناشي‌ شده‌ است‌ كه‌ ديگران‌ را هم‌ به‌ دنبال‌ خود كشانده‌اند نه‌ آن‌ كه‌ نقصي‌ در جمله‌ بندي‌ و القاء معاني‌ وجود داشته‌ باشد. اين‌ اختلالات‌ علل‌ مختلفي‌ دارد و از جمله‌ گاهي‌ نقص‌ تحصيلات‌ و بي‌اطلاعي‌ از فرهنگ‌ عرب‌ است‌ و گاهي‌ بي‌ اطلاعي‌ از تاريخ‌ اسلام‌، شناخت‌ واقعيتها را دچار ابهام‌ و ترديد كرده‌ است‌». در ادامه‌ با درج‌ ترجمه‌ آيه‌هايي‌، اشتباههايي‌ را كه‌ از جهات‌ مختلف‌ مرتكب‌ شده‌اند به‌ تفصيل‌ برشمرده‌ و در پايان‌ مي‌افزايد: «از اين‌ نمونه‌ اشتباهات‌ در سوره‌هاي‌ قرآني‌ خصوصاً سوره‌ انفال‌ فراوان‌ است‌ به‌ هر حال‌ ترجمه‌اي‌ را كه‌ اينك‌ از نظر خوانندگان‌ مي‌گذرانم‌ بعد از چهل‌ سال‌ مطالعه‌ مداوم‌ و مراجعه‌ به‌ تاريخ‌ صحيح‌ و الهام‌ گرفتن‌ از احاديث‌ صحيح‌ اهل‌ بيت‌ به‌ اين‌ صورتي‌ كه‌ ملاحظه‌ مي‌شود پرداخته‌ام‌ و تفسير ساده‌ آن‌ را با ترجمه‌ قرآن‌ هماهنگ‌ و يكزبان‌ آورده‌ام‌ باشد كه‌ با آرامش‌ خاطر مطالعه‌ آن‌ دنبال‌ شود و كسي‌ در فهم‌ مطالب‌ درجا نزند و عقبگرد نكند تا پرانتزها را پيدا كند. نويسنده‌ اميد مي‌برد كه‌ پروردگار عزت‌ اين‌ ترجمه‌ را بپروراند و همگان‌ را از مطالعه‌ آن‌ بهره‌مند سازد...»(7)
درباره‌ همين‌ اثر در كتاب‌ «قرآن‌ پژوهي‌» كه‌ شامل‌ هفتاد بحث‌ و تحقيق‌ قرآني‌ است‌. در پايان‌ بحث‌ و نقد بيست‌ صفحه‌اي‌ پيرامون‌ آن‌ چنين‌ آمده‌: «بيش‌ از اين‌ تفصيل‌ و تصديع‌ نمي‌دهم‌، اين‌ 50 نكته‌ انتقادي‌ از 114 صفحه‌ اين‌ ترجمه‌ برگزيده‌ شد عمر نوح‌ و صبر ايوب‌ و محنت‌ كشي‌ يعقوب‌ و يونس‌ (ع‌) بايد داشت‌ تا يك‌ دور اين‌ ترجمه‌ غريب‌ را مطالعه‌ و با متن‌ مقدس‌ قرآن‌ مقابله‌ كرد.»(8)
در شماره‌ 10 مجله‌ مترجم‌ سال‌ سوم‌، راجع‌ به‌ همين‌ اثر تحت‌ عنوان‌: «ترجمه‌ اسف‌انگيز از قرآن‌ كريم‌» پس‌ از نقد و بررسي‌ و نقل‌ قسمتهايي‌ اين‌ چنين‌ نوشته‌ شده‌:«با توجه‌ به‌ آنچه‌ گذشت‌ اين‌ ضرورت‌ احساس‌ مي‌شود كه‌ مسؤولين‌ ذي‌ صلاح‌ جهت‌ كتب‌ منتشره‌ دقت‌ بيشتري‌ مبذول‌ دارند و از انتشار مجدد اين‌ ترجمه‌ كه‌ با آبروي‌ قرآن‌ بازي‌ مي‌كند جلوگيري‌ به‌ عمل‌ آورده‌ و نشر آن‌ را توقيف‌ نمايند.»
به‌ هر حال‌ اين‌ معارضه‌ و مناقشه‌ بسيار به‌ جا و به‌ موقع‌ و لازم‌ است‌، هر چند انتقادها دقيقتر و مستدل‌تر باشد، سازنده‌تر است‌، نقد و بررسيهايي‌ كه‌ اخيراً در اين‌ امر مهم‌ به‌ نحو بي‌ سابقه‌اي‌ انجام‌ شده‌ يكي‌ از بركات‌ اين‌ عصر و زمان‌ است‌ و اميد مي‌رود هر چه‌ زودتر به‌ اين‌ تشتت‌ و نابساماني‌ خاتمه‌ داده‌ شود و كلام‌ الهي‌ آن‌ گونه‌ كه‌ سزاوار است‌ و در خور شأن‌ اين‌ كتاب‌ آسماني‌ است‌ به‌ فارسي‌ ترجمه‌ و در دسترس‌ علاقه‌مندان‌ قرار گيرد و با بهره‌ مندي‌ از آن‌ براي‌ تهيه‌ ترجمه‌هايي‌ به‌ ساير زبانها اقدامي‌ جدي‌ و اساسي‌ كرد، انجام‌ اين‌ مهم‌ بر همه‌ افراد آگاه‌ و توانا فرض‌ است‌.

پي‌ نوشتها و مآخذ:

1ـ مكاتيب‌ الرسل‌/32 و /55؛ تاريخ‌ يعقوبي‌، ج‌ 1، ص‌ 442.
2ـ المبسوط‌ ج‌ 1، ص‌ 37.
3ـ لغت‌ نامه‌ دهخدا.
4ـ كيمياي‌ سعادت‌، ج‌ 1، ص‌ 243.
5ـ روضات‌ الجنات‌ ج‌ 6، ص‌ 19.
6ـ حبيب‌ السير.
7ـ معاني‌ القرآن‌، مقدمه‌.
8ـ قرآن‌ پژوهي‌، ص‌ 401.